قرآن در چند آیه، خود را خاتم کتب آسمانی معرفی کرده و نزول کتاب آسمانی را پس از خود رد میکند:
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(سوره انعام-۱۱۵). [۸] یعنی: و سخن پروردگارت [: قرآن] در حال راستی و عدالت، تمام شدهاست، و هیچ تغییر دهندهای (حتی خدا) برای کلمات او نیست، و او بسی شنوای بسیار دانا است
محمد صادقی تهرانی در تفسیر ترجمان فرقان آوردهاست:
عبارت «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلاً»، آیات صدق و عدلِ آسمانی را که راهنمای راستی و عدالت است با نزول قرآن پایان یافته معرفی کرد. در نتیجه آنچه را که پس از قرآن به نام کتاب آسمانی خوانده شود کذب و ظلم خواندهاست. عبارت «و هو السّمیع العلیم» اشاره به این است که پروردگار، یاوهگوئیها و گزافگوییهای مدعیان کتابِ آسمانی پس از قرآن را میشنود و به انحراف و عجز آنان آگاه است.
همچنین، محمد حسین طباطبایی میگوید:
مراد از تمامیت کلمه - و خدا بهتر میداند - این است که این کلمه یعنی ظهور دعوت اسلامی با نبوت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نزول قرآن که مافوق همه کتابهای آسمانی است پس از آنکه روزگاری دراز در مسیر تدریجی نبوتی پس از نبوت دیگر و شریعتی پس از شریعت دیگر سیر میکرد به مرتبه ثبوت رسیده در قرارگاه تحقق قرار گرفت.
قرآن در جایی دیگر می گوید: اتْلُ ما أُوحِی إِلَیکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً. [۱۲] یعنی: آنچه را که از کتاب پروردگارت، سویت وحی شده (برایشان) بخوان و پیروی کن. کلمات آن [: خدا و قرآن] را هیچ تبدیل کنندهای نیست. جز او [: خدا و کتابش] هرگز پایگاه و پناهگاهی (وحیانی) نتوانی یافت.[۱۳]
آیه فوق با لفظ «لن» که در زبان عربی برای نفی ابدی استعمال میشود ابدیت قرآن را اثبات میکند و آن را تا انقراض بشریت به طور انحصار، هادی و پناه ره گم کردگان معرفی نمودهاست. به علاوه در سوره فصّلت، سخن از حاکمیت و غلبه کلّی قرآن بر عموم کتب پیامبران است:[۱۴]
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ (۴۱) لا یأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (۴۲). [۱۵] یعنی: کسانی که به این یادواره [: قرآن] -چون بدیشان رسید- کفر ورزیدند(به کیفر خود میرسند) و براستی این کتابی است عزیز [: چیره(علیه معارضان)] (۴۱). از پیش رویش و از پشت (سرش) باطل سویش نیاید؛ فرو فرستادهای پیاپی از حکیمی بسی ستودهاست (۴۲).[۱۶]
در سوره نحل، قرآن با تبیان کل شیء بودن توصیف شده: نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمِین. [۱۷] یعنی: این کتابی را به تدریج بر تو فرو فرستادیم در حالی که برای هر چیزی روشنگر است، و (نیز) هدایت و رحمت و بشارت برای ایمان آورندگان است (۸۹).[۱۸]
و با عبارت دیگر: ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیء. [۱۹] یعنی: ما هیچ چیزی را در کتاب (تکوین و تشریع) فروگذار نکردیم (۳۸).[۲۰]
و نیز: وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِین. [۲۱] یعنی: و هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در کتابی روشنگر ثبت است(۵۹).[۲۲]
علی بن ابی طالب نیز با اشاره به خاتمیت قرآن [۲۳] میفرماید: کِتَابُ اللَّهِ بَینَ أَظْهُرِکُمْ نَاطِقٌ لَا یعْیا لِسَانُهُ وَ بَیتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ أَعْوَانُهُ. [۲۴] یعنی: کتاب خدا در برابر شما است، این کتاب گویندهای است که هیچگاه از تکلم باز نمیایستد (تا انقراض جهان رهبر آدمیان است[۲۵]) و خانهای است که پایههایش ویران ناشدنی است و عزت و عظمتی است (برای انسانیت) و غلبه و سیطرهای است بر عموم کتب که هیچگاه یارانش مغلوب و منکوب نمیگردند.
و نیز: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی. [۲۶] یعنی: این بدانید که پس از تابش انوار هدایت قرآن هرگز هیچکس به کتاب و قانوان دیگری نیاز ندارد و به جز قرآن قانون دیگری نیست که نیازمندیهای دینی و روحانی را رفع کند.[۲۷][۲۸]
و نیز: بِکِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ الْمُبِینُ وَ... لَا یعْوَجُّ فَیقَامَ وَ لَا یزِیغُ فَیسْتَعْتَب. [۲۹] یعنی: بر شما باد که فقط[۳۰] به کتاب الله (قرآن) تمسّک جوئید که پیوندی است متین و ناگسستنی میان خدا و بندگان. نوری است که حقایق را آشکار میکند، کجی در آن نیست تا نیازی به تصحیح داشته باشد. انحرافی در آن راه ندارد تا مورد عتاب و سرزنش قرار گیرد.}}.